راس ساعت 9: به خاطر عزیزانمان در زندان، امشب روشن کردن لوازم برقی پرمصرف را فراموش نکنیم

1- راس ساعت 9 تمام لوازم برقی را روشن کنیم. (توجه کنید که ساعت ۹ قطعی شده و همه باید روی آن هماهنگ باشیم)

2- باید دست به دست هم بدهیم و کاری کنیم که برق زندان ها هم قطع شود تا زندانیان عزیز جنبش سبز اصلاحات هم بدانند که ما آنها را فراموش نکرده ایم.

3- یادمان باشد که قبلش به همه فامیل خبر بدهیم که این کار رو بکنند. پس ازاطلاع رسانی شفاهی میتوانیم راس ساعت 9 ازطریق تماس تلفنی(تک زنگ)ویاپیامک های خالی(بدون متن)به افرادیادآوری کنیم این حاشیه امنیتی راهم که نیازدارند به افراد میدهد یعنی هم اطلاع رسانی میکنیم وهم اینکه هیچ متنی درپیامک نیست وشنودتلفنی و...هم خنثی میشود.

5- کل صبحت هایی که درباره این طرح تا به حال در بالاترین شده توی دوتا مقاله گرد آوری شده که لینک اونها در زیر هست. اگر کسی هنوز درباره این طرح شک داشت برایش بفرستید تا شکش برطرف بشود. اگر هنوز سوالی داشت مطرح کنید تا با هم درباره اش بحث کنیم.

5- این طرح ممکن است تا فراگیر شدن چند هفته طول بکشد،نباید دلسرد بشیم و باید تا رسیدن به نتیجه به تلاشمان ادامه بدهیم.


لینکها:
1- پاسخ به همه شبهات درباره طرح "خاموشی سبز" (بالاترین)

2- خاموشی سبز: طرحی که حکومت را زمین گیر می کند(بالاترین)

۲ نظر:

ناشناس گفت...

به شما پیوند داده شد
http://mbgl.wordpress.com/

ناشناس گفت...

وضعيت مبهم يکي از بازداشت‌شدگان تجمع مسجد قبا


يکي از دستگيرشدگان هفتم تير 88 با نام «ترانه موسوي» متولد 1360 در وضعيتي نامعلوم به سر مي‌برد. يک ناشناس پس از نزديک به سه هفته، در تماسي تلفني با مادر او گفته است که ترانه به دليل پارگي رحم در بيمارستان امام خميني کرج بستري‌ست اما خانواده او پس از مراجعه به اين بيمارستان نيز نتوانستند از فرزندشان خبري بگيرند. ترانه موسوي هفتم تير 88 در اطراف مسجد قبا در خيابان شريعتي تهران از سوي مأموران حکومتي دستگير شد. پس از گذشت نزديک به سه هفته، افرادي ناشناس با مادر او تماس گرفته و از بستري بودن او در بيمارستان امام خميني کرج خبر دادند. اين افراد تصادف در حومه خيابان شريعتي و پارگي رحم و مقعد را دليل بستري بودن وي در بيمارستان عنوان و تأکيد کرده‌اند بستري‌شدن او ربطي به تجمع مسجد قبا ندارد. آن‌ها گفته‌اند ترانه مشکل ناموسي داشته است و به همين دليل مي خواسته با شلنگ سرم، خود را حلق‌آويز کند. خانواده‌اش پس از مراجعه به آن بيمارستان، نتوانستند او را ببينند و مسوولان بيمارستان گفته‌اند که شخصي با اين نام در آن‌جا بستري نيست. يک شاهد عيني که روز هفتم تير دستگير شده بود، مي‌گويد: « نيروهاي ضد شورش و لباس شحصي روز هفتم تير من و تعدادي از دستگيرشدگان را سوار بر ون‌هايي به ساختماني در اطراف ميدان نوبنياد بردند و به آزار جسمي و روحي ما پرداختند. برخي از دستگيرشدگان را در همان بعداز ظهر به زندان اوين منتقل کردند اما من و بقيه را آزاد کردند. ترانه در ميان ما بود. او دختري زيبا، خوش‌اندام و شيک‌پوش بود و بازجويي‌اش از همه بيشتر طول کشيد. چشم‌هايش سبز بود. من و تعدادي را همان شب آزاد کردند و تعدادي را نيز پيش از آزادي ما به جاهاي ديگري فرستادند. اما نيروهاي لباس شخصي ترانه را همان‌جا نگه داشتند و حتا به او اجازه ندادند تا با مادرش تماس بگيرد.» پدر ترانه موسوي ناراحتي قلبي دارد و پس از ناپديد شدن تنها فرزندش در خانه بستري شده است.