خبرگزاری فارس در اقدامی مشکوک و غیر متعارف، نقشه تجزیه طلبانه ای از کردستان منتشر کرده است(لینک). با توجه به کنترلهای مکرر تا زمان ارسال یک خبر، این اقدام به هیچ روی نمی تواند از روی سهل انگاری صورت گرفته باشد و به نظر میرسد زنگ خطری است که باید جدی گرفته شود. دست کم دو احتمال بدبینانه زیر را می توان در نظر گرفت.
اول: یک احتمال این است که گام بعدی این سناریو، دامن زدن و بزرگنمایی خطر تجزیه طلبی در جامعه و پس از آن متهم کردن زندانیان جنبش سبز به همکاری با تجزیه طلبان یا پخش اعترافاتی در این باره باشد. از این رو باید برای آزادیخواهان دربند حکومت نگران بود، به خصوص برای زندانیان کرد و به طور خاص برای عبدالله رمضان زاده، سخنگوی کرد و دلیر دولت اصلاحات که تا آخرین لحظه پیش از دستگیری شجاعانه ایستاد و خاری در چشم کودتاگران بود.
دوم: احتمال دیگر این است که اعتصاب های چند هفته اخیر در کردستان بیش از آنچه ما تصور می کنیم حکومت را خشمگین کرده است و کودتاگران در جستجوی بهانه ای عامه پسند هستند تا موجی از سرکوب، برخوردهای خشن و حتی اعدام مخالفان را در مناطق کردنشین کشور آغاز کند. در یک ماه گذشته موفق ترین اعتصاب ها در کشور را در شهرهای کردنشین شاهد بودیم و دور از ذهن نیست که این امر نگرانی شدید حکومت را از تسری اعتصابات به سایر مناطق برانگیخته باشد. یادمان نرود که همین هفته گذشته چندین نفر در شرق کشور به اتهام همکاری با گروههای تجزیه طلب اعدام شدند و متاسفانه سکوت نسبی افکار عمومی در برابر این اقدام، ممکن است سرکوبگران را به انجام اقدامی مشابه در غرب کشور ترغیب کرده باشد.
باید مراقب بود. خبرگزاری اصلی کودتاگران مطلبی منتشر کرده است که بوی تعفن و خون و خشونت می دهد. باید مراقب باشیم که در شرایط کنونی فریب چنین خبرهایی را نخوریم و به هوای انتقاد از فارس نیوز و مخالفت با تجزیه طلبی، وارد بازی کثیفی که رسانه های کودتا آغازگرش هستند، نشویم. در شرایط حاضر، نباید بی سبب خطر تجزیه طلبی را بزرگنمایی کنیم. همچنین هموطنان کرد ما، بیش از هر گروه دیگری باید مراقب باشند و با درایت جلوی بزرگنمایی چنین اخباری را بگیرند و بهانه ای به دست کودتاگران ندهند.
به امید ایران آزاد، ایرانی که متعلق به همه ایرانیان است.
۶ نظر:
بیلمزجان سلام
خواستم بگم که من نسبت به این نوشته های اخیر شما اعتراض دارم. وبلاگت اوایل خیلی خوب بود: مسئله خاموشی سبز را کلی بسط دادی و به مطرح شدن ایده تلویزیون موج سبز کمک کردی. ولی الآن چند روز است افتادی تو خط پیشگویی. ببین عزیز من، این که یک روده راست تو دل این کودتاچی ها نیست را که همه می دانند. این هم که اینها هر کار می کنند که مردم بترسند و تو خانه هاشان بنشینند یا به هم بدبین بشوند را هم همه می دانیم. ولی اولا اینها برای سست کردن جنبش هزار تا دروغ می توانند ببافند که وقت ما بیشتر از آن ارزش دارد که بخواهیم دروغهایشان را پیشبینی کنیم و ثانیا اگر قرار بود دروغهایشان اثر کند که این جنبش اصلا شکل نمی گرفت.
به نظر من این که خبرگزاری فارس نقشه جدایی طلبانه کردستان را منتشر کرده می تواند دلیلش این باشد که آنها می خواهند من و شما به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف از کار انداختن حکومت کودتا بکنیم، این وقت و انرژی را برای تفسیر حماقتهای آقاییون مصرف بکنیم.
امیدوارم نوشته هایتان به زودی دوباره به خوبی و کارگشایی روزهای اولش شود.
(این را نوشتم جون فکر می کنم وبلاگ شما یکی از بهترین وبلاگهایی است که به خاطر جنبش سبز به وجود آمده است)
دوست عزیز خطر تجزیه طلبی همیشه ایران رو تهدید میکرده و هروقت رژیم ضعیف بشه این خطر هست. و این در دورانهای گذشته (قبل از انقلاب) هم وجود داشته....
ای کاش ایران عزیزم هزار تیکه میشد ولی به جاش آدمها توی هر کدوم از این هزار کشور در آزادی و صلح و صفا و رفاه زندگی میکردن. وقتی که رئیس جمهور به کنفرانسی میره که در اون اسم خلیج فارس رو خلیج عربی گذاشتن و یا وقتی که سهم ما از دریای خزر رو به روسها میبخشن، خوب کردستان رو هم بدیم به کردها. باز اینا خودی هستن و نه غریبه مثل بقیه.
امضا: خانم ایران زرتشتی
سلام
قدرت از 2 بخش تشکیل شده است. یکی force یا زور آشکار و عریان ، و دیگری اقتدار که نیاز به مشروعیت سیاسی و توجیه و ایدئولوژی و غیره دارد. هر حکومتی لزوما به هر دو بخش برای بقای خود و تداوم اعمال قدرت خود نیاز دارد. زور یا خشونت آشکار را نمی توان برای مدت طولانی علیه گروه کثیری از مردم به کار بست.( به نظر شما کل نیروها انتظامی و بسیج رابرای چند روز ، چند ماه می توان در آماده باش کامل نگه داشت؟) این کار هزینه ی بسیار زیادی برای هر حکومتی دارد. لذا هر حکومتی لزوما باید به نوعی وجود و تداوم خود را در نظر مردم توجیه کند. در حال حاضر از آنجا که مشروعیت سیاسی حاکمیت به شدت از بین رفته ، تنها راه برون رفت حکومت از وضعیت فعلی و خواباندن اعتراضات، درگیر کردن مردم با یک مساله ی ملی است. مثال جنگ یا تجزیه ی کشور.
همین. فقط خواستم تحلیل خودم رو بگم!
مردمی که حتی حقوق اولیه کردها را هیچ وقت به رسمیت نشناختن و همیشه اتهام تجزیه طلبی زدند و هیچ وقت به خاک پاک کردستان هیچ خدمتی نکردند و فقط مدعی ایش بودن،و این نقشه رو که اگه فقط جغرافیای مناطق کردنشین باشه،توهین به خودشون و تجزیه طلبانه میدانند ،نتیجه اش همین میشه که الان شده،30 سال پیش کی صدای مادران داغدیده ی کرد را که دسته دسته فرزندانشان اعدام و ترور شد شنید؟ کی در داخل ایران صدای ملت کرد رو که چهره ی این حکومت را فاش کرد شنید،در حالیکه به قول دوستمون بقیه عکس امام رو تو ماه میدیدن! 30 سال پیش ما فقط تو کردستان هزاران ندا و سهراب داشتیم ولی کسی از ما دلجویی نکرد،اما ما دلجویی میکنیم.در آخر این نکته را به کسانی که ادعای ایرانی بودن و مدعیه مدافع تمامیت ارضی هستند، متذکر میشوم که بروند تاریخ ایران را که نخوانده اند ،به جای تاریخ دوازده امام معصوم بخوانند،تا ببینند،و بفهمند چند هزار سال پیش ،این کشوری که به نام ایران داریم،توسط کردها بوجود آمد، دیاکوی دادگر،دیاکوی کرد،دیاکویی که جد ما کردهاست این امپراطوری را بوجود آورد.پس بدانید که کردها نیستند که تجزیه طلبند،تجزیه طلب کسانی هستند که این اتهام را به دیگران میزنند.
بیا این هم یک پوستر توپ برای خاموشی سی تیر:
http://irannews1388.wordpress.com/2009/07/17/civildisobedience/
ارسال یک نظر