بیلمز
گفت که دیوانه نه ای، لایق این خانه نه ای/ رفتم و دیوانه شدم، سلسله بندنده شدم
این وبلاگ بیلمز است
بیلمز به دنیا سلام می کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
روزی که بیلمز صحنه به گلوله بستن خواهران و برادران بی دفاعش را دید، عهد کرد تا پای جان در برابر استبداد ایستادگی کند.
آنها جرمی نداشتند، جز آنکه به دنبال رای های سبزشان بودند، رای هایی که شما ناجوانمردانه دزدید.
آنها جرمی نداشتند جز آنکه نمی خواستند، سیاهی لشکر شعبده بازی های شما باشند.
آری راهزنان آزادی!
رای های سبزمان را دزدیدید؛ حسرت ذره ای شادمانی را بر دلتان خواهیم گذاشت.
اینک ماییم با افکاری سبز، و اراده هایی استوار.
شک نکنید که اتحاد پولادین ما، کاخ های موریانه خورده شما را در هم خواهد کوفت.
به "شهدای سبز" راه آزادی
سرسبز ترين بهار تقديم تو باد
آواي خوش هزار تقديم تو باد
گويند كه لحظه اي است روييدن عشق
آن لحظه هزاربار تقديم تو باد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر